هر جا که هست، یقیناً از دیشب برای من و تو نامی خواهد شد فراموش ناشدنی! از دیشب که جسته وگریخته اخبار درگیری در شهر خان طومان در حومه جنوبی شهر حلب سوریه را دنبال می کردم، متعجب بودم که چقدر سنگ شده ام!
دیشب که من و تو، راحت زیر نسیم خنک پنکه و کولر خفتیم که داغ نکنیم، چه داغ ها که بر چه دل ها نشست!
دیشب که من از شدت لذت خواب و رفع خستگی خروپفم بلند بود. دیشب که بسیاری زیر نم قشنگ باران لذیذانه خفتند، کسانی بودند! - بله بودند، چون امروز نیستند دیگر - که زیر باران گلوله تا صبح مقاومت کردند!
از دیشب چه نوعروسانی که بیوه گشتند؛ چه کودکان معصومی که یتیم گشتند؛ چه چشمانی که منتظر بر در نشستند. چه پدر و مادرهایی که برای سلامت بازگشتن فرزند خود، صلوات نذر کردند؛ و چه بچه هایی که هنگام بازگشت از مدرسه، تصویر پدر خود را بر بالای در خانه خواهند دیدند.
تمامی این ها:
برای این است که ایران نشود سوریه و عراق، ناموسمان به تاراج نرود. دینمان به غارت نرود، کشورمان نشود جولانگاه تروریست های خارجی داعشی؛ خاکمان نشود پایگاه جنایتکاران غربی و من و تو و ما مثل دیشب راحت و آسوده در کنار زن و بچه خود بخوابیم و خیالمان راحت باشد.
کسانی هستند که در اوج عشق، از پدر و مادر و زن و فرزند خود بریده اند تا ما، در امنیت کامل به سر بریم حال می خواهد بفهمیم یا نفهمیم!
آن ها به وظیفه عقلی و شرعی و میهنی خویش عمل می کنند حتی اینکه عده ای ریشخندشان بزنند و بگویند. ماهی ده ها میلیون تومان حقوق می گیرند. ذره ای در ایمان آن ها خلل ایجاد نخواهد کرد درست همچون 8 سال دفاع مقدس.
منبع: خبرگزاری فارس
برچسب : نویسنده : fhaafezaneeharam9 بازدید : 10